- وقتی به تو برخوردم از چه چیزی رنج می‌بردی ؟ از داشتن آگاهی ! برای اینکه دیگر رنج نبری به تو پیشنهاد می‌کنم که به یک شیء تبدیل شوی ، کاملاً یک شیء و در همه‌ی موارد از من اطاعت کنی . خودت را منسوخ کن ، فکر و اندیشه‌ی من باید جانشین فکر و اندیشه‌ی تو باشد .
- این یعنی می‌خواهید من برده‌ی شما باشم ؟!
- نه بیچاره ! برده خیلی بالاتر از شیء است . برده آگاهی دارد ، برده می‌خواهد که آزاد باشد ؛ نه ! من می‌خواهم تو چیزی کمتر از یک برده باشی ، جامعه‌ی ما طوری سازماندهی شده است که اگر در آن یک شیء باشی خیلی بهتر است تا موجودی آگاه ، می‌خواهم که تو شِیءی باشی از آنِ من ، اینطوری خوشبخت می‌شوی و در اوج خوشی از خود بیخود می‌شوی !
زمانی که یک اثرِ هنری بودم ( اریک امانوئل اشمیت )

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها